(شناخت جملات و اصطلاحات انگلیسی)

Its rotten to the core : آب از سرچشمه گل آلود است

Behave your self :  مودب باش

She is short in temper :او آدم کم حوصله و تند خویی است

Screw out a laugh: خنده زورکی کردن

Settle down: تشکیل خانواده دادن

Shame on youl : خجالت بکش!

Sorry excuse :  عذر بدتر از گناه

No waves are made : آب از آب تکان نمی خورد

its over for him : آب از سرش گذشته

Keep out of this : تو دخالت نکن

Hes agood-for-nothing : آبی از او گرم نمیشود(به درد هیچ کاری نمی خورد)

Trying every situation may bring a solution : از این ستون به آن ستون فرج است

Don’t get on my bad side : عصبانیم نکن، آن روی مرا بالا نیاور!

Tell something straight from the shoulder : بدون رودربایستی گفتن

Shake a leg : بجنب دیگه ، عجله کن

He has a screw loose : یه تخته اش کم است

Week of Sundays : وقت گل نی

Out of the woods : جان سالم به در بردن

Duck the issue : جا خالی کردن

Have a heart of gold : دست و دل باز بودن

Make waves : آشوب به پا کردن

To be all thumbs : دست و پا چلفتی بودن

Throw cold wateron : کسی را دمق کردن،نوک کسی را چیدن

Let the cat out the bag : بند به آب دادن

On this ice : روی پوست خربزه (بودن)