مصرف کننده بی مصرف
عنوان این مقاله یعنی مصرف کننده بی مصرف ، همیشه جزو آرزوهای بزرگ کشور های استعمارگر به خصوص استعمار پیر ، انگلیس بوده است. اما مصرف کننده بی مصرف یعنی چه و اصلاَ آیا خود ما هم دلیلی بر اطلاق این صفت بر خود هستیم؟
خیلی وقته که دوران لشکر کشی از کشوری به کشور دیگر گذشته تا امکان استفاده از ثروت های بعضاَ طبیعی کشور های دیگر بهره جست البته به جز معدود مصادیقی که بیشتر بوی سیاست می دهد. اولین بار آمریکایی ها بودند که تحت عنوان استعمار نو یا بهتر بگوییم استعمار نوین ، با مقروض کردن کشور های آمریکای لاتین ، بدون هزینه کردن از جان سربازان و مال خود اقدام به غنی کردن خود و فقیر کردن سایرین کرد.
اما بریم سروقت حال و روز خودمان. قبل از ورود به بحث اصلی این نکته را اذعان بدارم که استدلالات گروهی ازدوستان مبنی بر سودمندی واردات برخی از کالاها را نسبت به تولید در داخل قبول دارم اما سوال این است: آیا کیفیت و کمیت تولیدات ما ، ایران را از شعار مصرف کننده بی مصرف مصون می دارد؟ دو دلیل مهم که یکی به صرفه بودن واسطه گری و دیگری واردات اقلامی که در داخل به وفور یافت می شود و البته موارد دیگر که در این مقال نمی گنجد تیشه به ریشه تولیدات داخلی می زنند. این دو مقوله هرگز نمی تواند نشانه های خوبی برای تولیدات داخل ما باشد و هم اینک شاهدیم و از این به بعد نیز شاهد خواهیم بود کارخانه ها و کارگاه هایی که ورشکست می شوند و کار تولیدی را رها می کنند. الیته به این دلایل تحریم های بین المللی را هم باید اضافه کرد.
پس اگر جمع بندی کنیم مشاهده خواهیم کرد که دو عامل داخلی و خارجی کشور ما را به طرف این شعار هدایت می کنند. عوامل درونی عبارتند از پرسود بودن واسطه گری نسبت به تولید که به نوعی باعث از بین رفتن انگیزه تولیدات می شود و همچنین واردات فراوان اقلامی که در داخل مشابه آن فراوان است و به صرف قیمت کمتر کالاهای وارداتی ، در داخل به فروش نمی رسند و این تولید کنندگان می مانند و انبارهای پر از کالا . اما دلایل خارجی نیز در این امر دخیل است که پا بر روی خرخره پیکر نیمه جان تولید ما می گزارد و نفس کشیدن و ادامه حیات را بسیار دشوار می سازد و آن تحریم مواد اولیه است که در صورت نبودن این مواد ، تولید کنندگان راهی جز نعطیل کردن کارخانه های خود ندارند.
اکنون می بینیم که تولید کنندگان ما چندان فضای خوبی برای تولید ندارند و ما مصرف کنندگان مجبوریم تا از محصولات وارداتی استفاده کنیم و جهت ادامه حیات نیازمند دیگران باشیم و حال آنکه خود از تولید ناتوان هستیم درحالی که توانش را داریم و این موضوع باید ما را به فکر فرو برد که برخلاف شعار هایمان از خود کفایی خیلی فاصله داریم و حالا حالا ها مصرف کننده بی مصرفیم با این تفاوت که خودمان کشورمان را موضوع این شعار کردیم.