در میان اطرافیان و هم شهریان خودمون کم ندیدیم رفتار هایی که اغلب ما را متعجب میکنه. انسانهایی که در نوع لباس پوشیدن ، طرز زندگی کردن و کلاَ ظواهر بقدری وسواس به خرج میدن که گویی زندگی شخصی و طرز تفکرشان نیز همچون ظواهرشان سطح بالاست اما در واقعیت نیز چنین است؟ در یک تفکر موشکافانه می توان منشاَء برخی از فساد های روال جامعه را در همین ناهنجاری ریشه یابی کرد . اشخاصی که به قول بزرگی این همه نیستند اما اصرار بر خلاف آن دارند. در این مقال سعی بر این است که افرادی مورد بررسی گردند که یک شبه ره صد ساله را پیمودند البته از نظر مالی اما توفیق ارتقاء شخصیتی خویش را نیافته و یک نا موزونی بزرگ را ایجاد کردند تا متاسفانه تبدیل به یک نا هنجاری اجتماعی گردید. گاهاَ رفتار هایی را از اشخاص خاصی میبینیم که به سختی می شود درک نمود. این اشخاص ، کسانی هستند که پیرامون ما خود را از نظر موقعیت اجتماعی به ظاهر والا مقام نموده اما بری از فهم و شعور و ادراک غالب جامعه می باشند و همواره دست به اقدامی میزنند که در عرف آن جامعه یک ناهنجاری محسوب می گردد که این امر موجب بروز اشاعه روح بدبینی و فساد می شود. به طورحتم پدیده بد حجابی و بد لباسی دختران جامعه و بد رفتاری و حتی بد لباسی پسران جامعه ما رو توجه کرده اید. دخترانی که اصالت دینی خود و اصلاَ اصالت ملیت خود در پیش از اسلام رو با کمی قدرت یافتن مالی به فراموشی سپردند و خواستند هنجار هایی رو بپذیرند که مال ما نیست و این دلیلی جز ضعف شخصیت انسانها در مواجهه با شرایط جدید ندارد. پسرهایی که خواستند با انواع آرایش های مختلف خود را به گونهای بیارایند تا از قافله ی هنجار های تحمیلی غالباَ غربی جا نمونند و اصالت خود را به فراموشی سپردند . البته این دو مثال صرفاَ نمونه های کوچکی هستند که در مقابل نمونه های دیگر قطره ای اند در مقابل دریا که به دلیل سهولت درک مطلب ایراد گشت.

شاید این فطرت ما باشد که نتوانیم همراه با رشد سریع اقتصادی ، شخصیت اجتماعی خویش را به صورت موزون به پیش ببریم  و پس از رسیدن به یک موقعیت اقتصادی مناسب ، خیلی شتاب زده این ضرب المثل معروف (خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو) را به فعلیت برسانیم. اما قافلیم از از این که این شتاب زدگی در تغییر شخصیت موجب ایجاد ضعف اجتماعی و به تبع آن منجر به فساد در جامعه می گردد.