کج فهمی بی پایان
همیشه کلیشه سخن گفتن در هر بابی باعث رنجش خاطر مخاطب می شه اما گاهی هم امکان دارد انجام رفتار غلط در اجتماع تمامی نداشته باشد و این نیز منجر به بروز ناهنجاری شود. سخن گفتن در مورد برخورد با مفاسد اجتماعی توسط نیرو انتظامی اصلاً بحث جدیدی نیست و گاهاً در طرح ها در جامعه اعمال شده اما نوشتن درباره بی تاثیر بودشنش نیز تکرار مکررات است. اما مقوله ای که قصد دارم در این مقال به آن بپردازم ، مسئله ای هست که شک ندارم کارشناسان نیرو های امنیت اخلاقی نیز خود به آن واقفند اما دلیل اصرار به اجرای چنین طرح هایی را نتونستم درک کنم. بگذریم از وجهه ی بسیار زشت برخورد با نوامیس مردم به علت نوع لباس پوشیدن و بگذریم ار برخورد های زننده مامورین این طرح ها که اغلب با سانسور خبری مواجه شده و بگذریم از بی فایده بودن این طرح در تغییر فرهنگ و سبک لباس پوشیدن عوام درسنوات گذشته. هرگز نمی توان نیاز یک نسل جدید به تغییر را با چماق جواب داد. نیاز به تغییر در فطرت آدمی وجود دارد و این تغییر می تواند در غالب مد و نوع لباس نمایان شود.
آیا این درست است که کم کاری خود در ایجاد تغییرهای هم سنخ با فرهنگ خودمون رو با چوب و چماق جبران کنیم؟ این نسل بواسطه عدم توجه مسئولین فرهنگی کشور به نیاز های جاری خود به اجبار از فرهنگ نوظهور غرب الگو برداری کرده و تلاش می کنند که خود را با آن عجین کنند ، حال آن که غالب این فرهنگ ها در فرهنگ ما ایرانیان ضد ارزش محسوب شده و متاسفانه تنها راه مقابله تدبیر شده برای مبارزه با این نا هنجاری ،سیاست چوب و چماق است که به وضوح مشخص است و تجربه نیز آن را ثابت کرده که به شکست منجر خواهد شد. این جوان به جای این که منتظر ابداع یک ایدئولوژی جدید و هنجار نو برای عرض اندام در مقابل خواسته های فطری اش از سوی مسئولین فرهنگی باشد ، در انتظار این است که این طرح های فرسایشی سریعاً تمام شده و مجدد به همان نا هنجاری های خود بازگردد.
در پایاین این مقال این نکته را گوشزد می کنم و امیدوارم یک گوش شنوایی باشد و این مهم را دریابد. آقایان مسئول شما هرگز نمی توانید در مقابل فطرت و غریزه جوانان بایستید . در بهترین شرایط که دین مبین و عزیزمان هم به زیبایی آن را مشخص کرده تسهیل ازدواج جوانان است که در این امر همه جوره وا ماندید. در شرایط متوسط که جوان راه ازدواج را برای خود بسته می بیند ارتباط با جنس مخالف است در معابر و اماکن عمومی که غالباً بواسطه شرم حضور منجر به فساد نمی گردد که این را نیز برنتافته و به شدت با آن برخورد می کنید. و در بدترین شرایط این نیاز در نهان برقرار می شود و این راهی است که شما پیش روی آنان گذاشتید و شک نداشته باشید این ارتباط در پنهان و دور از چشم که شخص ثالثی حضور ندارد دربازه گسترده تری رو به فساد دارد و مسئول اول و آخر این امر شما هستید آقایانی که چشم به ترمیم ظواهر دارید در صورتی که غافلید از باطن.